ذوب در ولایت
|
|
بر دوش من نشسته همای سعادتم از پای تا به سر همه ذوب در ولایتم
حب علی(ع) است در دل و ذکرش به لب مدام گر غیر از این کنم به خودم کرده ام ستم
شمشیر او اگر که کند قطعه قطعه ام یک ذره نیز کم نشود از ارادتم
تاج ولایت علوی بر سر من است با این وجود بر چه کسی هست حاجتم
باشد سلاح جنگی من ذوالفقار او در دام حیدرم که امیر شجاعتم
در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست چشم انتظار لحظه ناب شهادتم
عمری است دم به دم ز ولایش زدیم دم تا وقت مردنم بدهد او بشارتم
جز مدح اهل و بیت پیمبر(ص) نگفته ام چون پای تا به سر همه ذوب در ولایتم
|
سه شنبه 92 شهریور 5 |
نظر بدهید
|
|
|
|